عارفی را پرسیدند: زندگی به ” جبر” است یا به "اختیار” ؟ پاسخ داد: امروز را به "اختیار” است… تا چه بکارم… اما فردا “جبر” است… چرا که به "اجبار” باید درو کنم هرچه را که دیروز به… بیشتر »
کلید واژه: "شعر"
خوشا آن مسافر که منزل ندارد که دل دارد و پای در دل ندارد رسیدن، به عشق است آری، که گفته است که عاشق شدن کار با دل ندارد؟ رسیدن چه نزدیک و ماندن چه دور است و این راه جز عشق، حاصل ندارد شهیدان همان جادهای را گذاشتند که تا انتها دور باطل ندارد به دریا… بیشتر »
حذر از تنبلی که نتوان کرد کار خرداد را در آبانا حد خود را شناس تا نکنی نعمت قدر خویش کفرانا که در این کفر نعمت است و تو را نکبت دائمی و خزلانا هر چه هستی از آن تست همان جز از این نسبتی است افسانا که فلان سنگ آسیا ز من است یا مرا هست سنگ افسانا الحذر… بیشتر »
آخرین نظرات